شعر عاشقانه و مذهبی سید عرشی

سیدعرشی شاعر عاشق

گر بخواهی هی نوا گوش کن حرف صبا

اشعار سیدعرشی
شعر عاشقانه و مذهبی سید عرشی سیدعرشی شاعر عاشق

گر بخواهی هی نوا گوش کن حرف صبا

6/53

گر بخواهی هی نوا گوش کن حرف صبا

تا وَزَد بر تو چو روز هی شوی شور و شفا

تو نگیر روی وَزِش هی بمان با آن دَمَش

تو نچین اندر خیال شُکر کن بیش و کمَش

باز باش تو منتظَر تا وَزَد باد دگر

تا که آمد هوش شو نه که بر سوی دگر

تا بگیری آنچه را گشته روزی بهر تو

هرچه هوشت شد زیاد ازدیاد است رزق تو

نشُمار این پیشگشی ور نه خود را می بری

اصلا دندان را ولش اسب را تو می بری

حال با این هدیه ها خود به قُربَش می بری

هرچه قُرب بر شه شود هدیه ها بهتر بری

عرشی رمز و راز گفت تا چقدر تو سود بری

ور نه درگیر صفاست نیست این هیزم تری

سیّدعرشی


موضوعات مرتبط: دفتر ۶
برچسب‌ها: سیّدعرشی , عارفانه , رشد و سلوک

تاريخ : پنجشنبه پانزدهم خرداد ۱۴۰۴ | 10:29 | نویسنده : اشعار سیدعرشی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.