شعر عاشقانه و مذهبی سید عرشی

سیدعرشی شاعر عاشق

بد بخت ندیده بودم دیدم 

اشعار سیدعرشی
شعر عاشقانه و مذهبی سید عرشی سیدعرشی شاعر عاشق

بد بخت ندیده بودم دیدم 

2/36

بد بخت ندیده بودم دیدم

بر بخت خودم همش به خود خندیدم

بی ارزش و پوچم خودمم می دانم

دل خوش به شما بودم و هم فهمیدم

دیگر به سراغ کس دیگر نروم

چون بر در یک کریم شده امیدم

در دلم تابش لولو دیدم

از فرط خیالش به خودم خندیدم

خنده کنم و گریه که قاطی کردم

مدهوش شدم خیال می می کردم

اندر حرمم مثال سیمرغ شدم

با حال حرم به دل چه ذوقی کردم

من عرشی‌ام و خدا خودش می داند

در عشق تو باز دوباره شوقی کردم

سیّدعرشی


موضوعات مرتبط: دفتر ۲
برچسب‌ها: سیّدعرشی , رشد و سلوک

تاريخ : چهارشنبه ششم فروردین ۱۴۰۴ | 2:10 | نویسنده : اشعار سیدعرشی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.