19 / 5
من عرب گشتم دگر شد کلامم هم عرب
چون که شعر گویم مدام از رضایم همچو صب
شعر شد فارس و عرب بهر آغوشش ز لب
حال با شور و شفا شعر گشته چون نسب
شعر از روی رضاست چون که او بر من صفاست
تا همیشه با من و تا ابد حکم و قضاست
حال رضایت پیشهام چون رضا شد ریشهام
در کنار عاصمه فاطمه شد پیشهام
شعر گویم هم عرب از صفای آن عنب
چون که میآید مدام بهر من گشته طرب
حال من نی شاعرم چون که گشتهام حرم
این همه از مهلقاست چون به زهرا نوکرم
شعرِ عرشی شد عرب در بر شور هلب
چون که با عاصم شده میکند جانش طلب
سیّدعرشی
موضوعات مرتبط: شعر عربی ، دفتر ۱۹
برچسبها: سیّدعرشی , درباره شعر
《《 77 》》
یا مَنِ احْتَجَبَ بِشُعاعِ نورِه
دل که عاشق شد از آن شعاع نوره
یا مَن تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ المَکارِه
باز کن هر گرهی از این بیچاره
یا مَن اَرجوهُ لِکُلِّ خَیر
ای که با امید تو هر دم کنم سیْر
یا مَن یُعطِی الکَثیرَ بِالقَلیل
چه عطا کردی زیاد به این ذلیل
یا عالِماً بِکُلّ خَفیّه
گنهم دیدی کرم شد از سجیّه
یا مَنِ السَّماءُ بِقُدرَتِهِ مَبنِیَّه
روح من ازآسمانها رد شد با خیرالبریّه
یا مَن لَّهُ العِزَّةُ وَ الجَمال
دادی سیّد عرشی را عزت کمال
موضوعات مرتبط: شعر عربی ، دفتر ۱۴
برچسبها: سیّدعرشی
《《 75 》》
یابن السادة المقربین
قرب به عالم می شوی آیی یقین
یابن النجباء الاکرمین
ای نجیب لطف و کرم کن ای معین
یابن الهداة المهدیین
بیا طاوس علیین
یابن الخیرة المهذّبین
ای تمام خیر خالق بر زمین
یابن الغطارفة الانجبین
ای شرافت از تو شد ای مه جبین
یابن الاطائب المطهّرین
پاک و زیبای خدا ای بهترین
یابن الخضارمة المنتجبین
ای جوانمرد سیّد عرشی ببین
موضوعات مرتبط: آرایههای ادبی ، شعر عربی ، دفتر ۱۴
برچسبها: سیّدعرشی , شعر مهدوی
