8/10
من رسیدم قبلِ خلق نیستم نیستی شدم
گشته ام دیگر عدم حال با نِی ها شدم
نِی به یعنی نِی شدن چون که اصلا نِی بُدم
حال قبل از خلقتم جُزءِ نیستی ها شدم
از همان اول که من جزء مخلوق نِی بُدم
لطف و رحم کردگار شد به من خلقت شدم
خلقت از رحم خداست بعد از آن از انّماست
رحم گشته بر همه ادّعاها از کجاست
ای خدای مهربان دادیام گوش و زبان
تا به گوش گیرم تو را شکر گویم با دهان
لطف تو از حد گذشت کردیام دیگر نِیی
حال فهمیدم تویی هر چه هستم در پِیی
وای آدم زادگان خود کنید از خود نهان
تا ببینید نور او چون نماید خود عیان
عرشی اسرارش بگو تا شوی سرّ مگو
سیّدت کرده خدا انّما را هی ببو
سیّدعرشی
موضوعات مرتبط: آرایههای ادبی ، دفتر ۸
برچسبها: سیّدعرشی , رشد و سلوک , عارفانه
تاريخ : یکشنبه دوازدهم مرداد ۱۴۰۴ | 7:15 | نویسنده : اشعار سیدعرشی |
